علي مطهري درباره وضعيت فراكسيون اصولگرايان و تاثير تعدد كانديداها براي انتخابات رياست جمهوري اظهار كرد: معتقدم غير از كانديداهايي كه درحال حاضر مطرح هستند، كانديداي ديگري نيز بايد از سوي اصولگرايان وارد صحنه انتخابات شوند؛ چرا كه معتقدم كه احمدينژاد يك كانديداي مستقل است.
عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با ايسنا، تصريح كرد: ميرحسين موسوي و كروبي از سوي اصلاحطلبان كانديدا شدهاند و بايد گفت در واقع درحال حاضر اصولگرايان هيچ كانديدايي ندارند و مثلا دكتر ولايتي ميتواند به عنوان كانديداي مناسبي وارد صحنه انتخابات شود و اگر دكتر قاليباف هم به عنوان معاون اول وي معرفي شود تركيب خوبي خواهد بود.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس خاطرنشان كرد: در شرايط فعلي، آراي نسبتا زيادي سرگردان هستند و كانديداهاي موجود براي آنها ايدهآل نيستند، اين افراد معتقدند كه كانديداي اصلح، فرد ديگري است و در اين صورت اين سرگرداني ساماندهي خواهد شد.
وي با بيان اينكه حضور يك كانديداي ديگر در صحنه انتخابات سبب افزايش مشاركت مردم شده و ورود كانديداي سوم لازم است، ادامه داد: البته اصولگرايان محذوراتي براي خود درست كردهاند كه من اين محذورات را قبول ندارم.
مطهري تصريح كرد: برخي از اصولگرايان ميگويند بايد موافقت رهبري كسب شده و بعد وارد ميدان شوند؛ در حالي كه ايشان در اينگونه موارد اظهارنظري نميكنند.
مطهري با اعتقاد به اينكه اصولگرايان بايد زودتر اقدام كرده و طرح و ابتكاري ابراز كنند، يادآور شد: وضعيت فعلي براي جريان اصولگرايي مضر است و حتي موجب بروز نوعي نفاق خفيف در برخي از آنها شده است؛ به اين معنا كه برخي خودشان كانديدايي را قبول ندارند و انتقادات زيادي به او وارد ميكنند، اما از وي دفاع ميكنند و اين امر در واقع شعبهاي از نفاق است. آنها به جاي آن كه دنبال معرفي كانديداي مورد نظر خود باشند، خود را مجبور ميپندارند. البته جاذبه و دافعه قوي آقاي احمدينژاد نيز برخي افراد را سردرگم كرده است كه به طور مثال حماسهاي كه وي در ژنو آفريد انسان را جذب ميكند و در مقابل، برخي روشهاي مديريتي ايشان انسان را دفع ميكند.
عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس در ادامه گفتوگو با ايسنا با اشاره به اينكه تشتت در فراكسيون اصولگرايان وجود دارد و بعيد ميدانم كه بر روي يك كانديدا به اجماع برسند، خاطرنشان كرد: برخي از اصولگرايان از روي اعتقاد احمدينژاد را اصلح ميدانند، اينها قابل ستايشاند، چون براساس عقيده كار ميكنند، برخي ديگر نيز انتقادات زيادي را به او وارد ميدانند، اما به جاي حقگرايي، مصلحتگرايي ميكنند و چون فكر ميكنند امكان ورود كانديداي ديگري نيست از آقاي احمدينژاد حمايت ميكنند. اما عدهي سومي دراصولگرايان هستند كه با توجه به انتقادات اساسيشان به احمدينژاد و اينكه نظر رهبري نيز مشخص نيست و اساسا انتخابات را نبايد به رهبري مرتبط كرد، مايل به ورود كانديداي جديد هستند؛ به طوري كه در شرايط فعلي به سكوت و عدم حمايت از كانديداهاي موجود اعتقاد دارند. اين گروه معتقدند فرد جديد بايد با ورود به عرصه، مقبوليت خود را بيازمايد و اگر آراء كافي نداشت، مثلا در نيمه دوم خرداد انصراف دهد و اين امر مذموم نيست، زيرا عمل به تكليف است.
نماينده مردم تهران درخانه ملت در ادامه با بيان اينكه به احتمال زياد فراكسيون اصولگرايان براي رسيدن به يك كانديدا به اجماع نخواهند رسيد،گفت: لزومي به اجماع نيست و اشكالي ندارد كه از سوي اصولگرايان دو كانديدا مطرح شود. ضمن آنكه احمدينژاد نيز خود را كانديداي مستقلي ميداند و در ديدارش با گروههاي اصولگرا نيز از آنان خواسته است به تكليف خود عمل كنند و اظهاربينيازي كرده است.البته اينها همه تحليلهاي سياسيون است، مردم كار خود را ميكنند و به كسي كه در دل آنها راه يافته راي ميدهند.
وي گفت: تعداد كانديداها به تعداد گرايشهاي اجتماعي و سياسي نيست، و اين امر سبب سردي فضاي انتخابات شده است.
عضو كميسيون فرهنگي مجلس در مورد شيوهي معرفي نامزدهاي انتخاباتي در رسانهي ملي اظهار كرد: در زمان تبليغات قطعا كانديداها به طور مساوي معرفي خواهند شد، اما از هماكنون تا زمان انتخاب مهم است كه آيا عدالت رعايت ميشود يا خير.
مطهري افزود: تبليغات صدا و سيما نبايد به گونهاي باشد كه مردم احساس كنند به نفع فرد خاصي تبليغ ميشود؛ اساسا اين گونه تبليغ اثر معكوس دارد و اگر مردم احساس كنند صدا و سيما ميخواهد كانديداي خاصي را تحميل كند موضع ميگيرند. بنابراين به نفع همه كانديداهاست كه صدا و سيما از آنان جانبداري نكند و در يك فضاي بيطرفانه مطرح شوند.